نکته

گلچینی از نکات نغز و اندیشه های ناب

نکته

گلچینی از نکات نغز و اندیشه های ناب

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
  • شاهد شکیبا
  • شاهد شکیبا

می خواستم زندگی کنم ، راهم را بستند
ستایش کردم ، گفتند خرافات است
عاشق شدم ، گفتند دروغ است
گریستم ، گفتند بهانه است
خندیدم ، گفتند دیوانه است
دنیا را نگه دارید ، می خواهم پیاده شوم !

  • شاهد شکیبا

این یه داستان واقعیه از یه مقاله علمی تکان دهنده ای که تو چین منتشر شده، به همراه این خبر چند عکس نیز آمده است.

cid:9.772138351@web59908.mail.ac4.yahoo.com

  • شاهد شکیبا

بــازی روزگـــاراز دلنوشته های پروفسور حسابی (پدر فیزیک ایران)

  • شاهد شکیبا

چند روزی به آمدن عید مانده بود. بیشتر بچه ها غایب بودند، یا اکثرا" رفته بودند به شهرها و شهرستان های خودشان یا گرفتار کارهای عید بودند اما استاد ما بدون هیچ تاخیری آمد سر کلاس و شروع کرد به درس دادن.

استاد خشک و مقرراتی ما خود مزیدی شده بر دشواری "صدرا".

بالاخره کلاس رو به پایان بود که یکی از بچه ها خیلی آرام گفت: استاد آخره سالی دیگه بسه!

استاد هم دستی به سر تهی از موی خود کشید! و عینکش را از روی چشمانش برداشت و همین طور که آن را می گذاشت روی میز، خودش هم برای اولین بار روی صندلی جا گرفت.

استاد 50 ساله‌مان با آن کت قهوه‌ای سوخته‌ای که به تن داشت، گفت:

حالا که تونستید من رو از درس دادن بندازید بذارید خاطره ای رو براتون تعریف کنم

  • شاهد شکیبا

https://mail-attachment.googleusercontent.com/attachment/?ui=2&ik=99a978aef6&view=att&th=13fed4f6d1863790&attid=0.1&disp=inline&safe=1&zw&saduie=AG9B_P90B0jMr8x-N7k_8Z-Z1bum&sadet=1374874979505&sads=xeLpBkgmBSDO0HWswqWt9o8uXtc

  • شاهد شکیبا

  • شاهد شکیبا

روزی میان یک ماده شتر و فرزندش گفت وگویی به شرح زیر صورت گرفت:
بچه شتر: مادر جون چند تا سوال برام پیش آمده است. آیا می تونم ازت بپرسم؟
شتر مادر: حتما عزیزم. چیزی ناراحتت کرده است؟
بچه شتر: چرا ما کوهان داریم؟

  • شاهد شکیبا

نام

دلیل شهرت

شغل اول

آدولف هیتلر

دیکتاتور آلمان

نقاش پوستر

آلبرت انیشتن

فیزیکدان

منشی اداره ثبت
  • شاهد شکیبا
مردی قصد ازدواج داشت.مشکل او انتخاب از بین 3 کاندید زن احتمالی بود.او به هر زن 5000 دلار پول داد تا ببیند هرکدام با آن چه کار میکنند
اولی
  • شاهد شکیبا

اگر کریستوفر کلمب ازدواج کرده بود ممکن بود هیچگاه قاره امریکا را کشف نکند چون بجای برنامه ریزی و تمرکز در مورد یک چنین سفر ماجراجویانه ای باید وقتش را به جواب دادن به همسرش در مورد سوالات زیر می گذراند:

  • شاهد شکیبا

خانم ها مثل رادیو هستند: هر چی می خواهند می گویند، ولی هر چه بگویی نمی شنوند.

  • شاهد شکیبا
مردی در کنار جاده، دکه ای درست کرد و در آن ساندویچ می فروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت. چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند. او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود.. خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند.
  • شاهد شکیبا

 1- فکر و ذهن خود را بر راه حل ها متمرکز کنید، نه بر مسایل و مشکلات

  • شاهد شکیبا
پرسیدم..... ،
چطور ، بهتر زندگی کنم ؟
با کمی مکث جواب داد :

  • شاهد شکیبا
برای خندیدن وقت بگذارید ... زیرا موسیقی قلب شماست

برای گریه کردن وقت بگذارید ... زیرا نشانه یک قلب بزرگ است.

برای خواندن وقت بگذارید ... زیرا منبع کسب دانش است.

  • شاهد شکیبا

در عصر یخبندان بسیاری از حیوانات یخ زدند و مردند. خارپشتها وخامت اوضاع رادریافتند تصمیم گرفتند دورهم جمع شوند و بدین ترتیب همدیگررا حفظ کنند.

وقتی نزدیکتر بودند گرمتر میشدند ولی خارهایشان یکدیگررا زخمی میکرد. به همین خاطر تصمیم گرفتند

  • شاهد شکیبا

اگر نخستین سال های زندگی مشقت بار این تاجر فرش و مولتی میلیاردر ایرانی را در نظر بگیریم و آن را با موقعیت کنونی اش قیاس کنیم، شگفت زده خواهیم شد. کسی که در هفت سالگی و از همان روز اول مدرسه، مجبور می شود پشت دار قالی بنشیند، اکنون با اتکا به خلاقیت و کار طاقت فرسای خودش، یکی از بزرگ ترین تاجران فرش در دنیا است و به قول خودش هربار که برای خرید به بازار تبریز می رود، این بازار را تکان می دهد.

  • شاهد شکیبا

می دانید اولین جمله ای که ما دراول دبستان یاد می گیریم چیه؟

  • شاهد شکیبا